سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » رباعیات » شمارهٔ ۱۲
طوطی بپرید از قفس بلخ به مرو
چون دید به جای نیشکر نیزهٔ غرو
چون بلبل بر گل به گل و سرو به سرو
واکنون به خس اندر آورد سر چو تذرو
مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۵۸
مؤذن پسری تازهتر از لالهٔ مرو
رنگ رخش آب برده از خون تذرو
آوازهٔ قامت خوشش چون برخاست
در حال بباغ در نماز آمد سرو
مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۱۳۵
مؤذن پسری تازه تر از لاله مرو
رنگ رخش آب برده از خون تذرو
آوازه قامت خوشش چون برخاست
در حال بباغ در نماز آمد سرو
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۳۷
هر سال که تشریف دهی چون گل نو
با باد بود برفتنت بسته گرو
من لابه کنان چو بلبل اندر پی تو
تو خنده زنان گوش در اکنده ورو
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶۹
رشک آیدم از شانه و سنگ ای دلجو
تا با تو چرا رود به گرمابه فرو
آن در سر زلف تو چرا آویزد
وین بر کف پای تو جرا مالدرو
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۶
این کوثر فیض بخش کز خجلت او
آب چه زمزم به زمین رفته فرو
گر جوشد و بیرون رود از سرچه عجب
کز عکس رخ تو آتش افتاده درو
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۵
ای برده بحسن از مه و خورشید گرو
وز داس جفاکشت وفا کرده درو
از کلبه اغیار بکاشانه ما
برخیز و بیا ولیک بنشین و مرو