گنجور

عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۲۵

 

گر جان خواهد از بن دندان بدهم

جان خود چه بود هزار چندان بدهم

دل میخواهد تا به برِ من آید

آری شاید، دل چه بود جان بدهم

۲ بیت
عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۲۰۳

 

بگذار شبی که بر تو فرمان بدهم

داد دل مستمند حیران بدهم

ای جان و جهان زنده بدان می مانم

تا با تو دمی برآرم و جان بدهم

۲ بیت
اوحدالدین کرمانی
 

همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۶۷

 

وصلت ندهم ز دست اگر جان بدهم

کی وصل تو را به ملک خاقان بدهم

جانا دلم آتشکده غم بادا

گر خاک درت به آب حیوان بدهم

۲ بیت
همام تبریزی