گنجور

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » رباعیات الحاقی » شمارهٔ ۴

 

شاهی که جهان را به وجودش ناز است

بر خیل قضا خنجر او طناز است

با رایت او فتح و ظفر دمساز است

عزالدین ابوالعصب خباز است

ابوالفرج رونی
 

عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۸۸

 

پیوسته دلم شیفتهٔ آن راز است

زان راز شگرف جان من با ناز است

گر محو شود جهان نیاید بسته

آن در که مرا به سوی جانان باز است

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۹

 

ای فکر تو بر بسته نه پایت باز است

آخر حرکت نیز که دیدی راز است

اندر حرکت قبض یقین بسط شود

آب چه و آب جو بدین ممتاز است

مولانا
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵

 

این عشق که برق عافیت پرداز است

جان پرور ما چو شعله ی آواز است

بیماری عشق در وجود مردان

همچون تب شیر و یرقان باز است

سلیم تهرانی
 
 
sunny dark_mode