گنجور

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱

 

صد قطرهٔ خون هر دم از دیدهٔ ما افتد

عشاق پریشان را بنگر که چه‌ها افتد

دل از هوس خالت بر زلف تو می‌پیچد

مرغ از طمع دانه در دام بلا افتد

گر قد تو را روزی در باغ گذر باشد

[...]

۷ بیت
ناصر بخارایی
 

حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۲

 

گر زلف پریشانت در دست صبا افتد

هر جا که دلی باشد در دام بلا افتد

ما کشتی صبر خود در بحر غم افکندیم

تا آخر از این طوفان هر تخته کجا افتد

هر کس به تمنائی فال از رخ او گیرد

[...]

۷ بیت
حافظ