×
مجد همگر » دیوان اشعار » معمیات » شمارهٔ ۳
عدد حرف چل چو بشماری
جمله اعداد نام دلبر ماست
چار حرف است از آن دو بی نقط است
بر دگر حرف او نقط پیداست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - کتب واحد من الشعرا الیه فی طلب المداد
خواستم قطره سیاهی دوش
از که آنکس که نور دیده ماست
مهر گردون عالم آنکه رخش
در سیاهی شب چو مه پیداست
آنک اهل زمانه را در خور
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳
خواجه آمد سرای خود آراست
رفت و منزل به دیگری پیراست
بنده بی خواجه ماند سر گردان
در به در می دود که خواجه کجاست
خواجه همچون خیال آمد و شد
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۸
هر که در معنی است حرفی بیش
در حقیقت مقام او بالاست
چشم با چشمه نسبتی دارد
لیکن اندر میان تفاوتهاست