گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۷

 

نفس از درون و دیو ز بیرون زند رهم

از مکر این دو رهزن پرحیله چون رهم

دارم جهان جهان گنه ای شرم روی من

چون روی ازین جهان به جهان دگر نهم

افتاده ام به چاه هوا و هوس که راست

[...]

جامی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹۷

 

از انفعال عشرت موهوم آگهم

ای چرخ پر مکن قدح هاله از مهم

صبح ازل شکوفهٔ اشکم بهار داشت

هم در پگاه بود چراغان بیگهم

شمعم فروتنی ز مزاجم نمی‌رود

[...]

بیدل دهلوی
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۰۵

 

قاآنیا ز گفتهٔ بیهوده لب ببند

کاین‌ قیل‌ و‌ قال‌ محض‌ خیالست‌ و صرف وهم

آ‌ن بی‌نشان که ملک دو عالم از آن اوست

بیرون بود ز حیز فکر و جهان فهم

قاآنی
 
 
sunny dark_mode