گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۳

 

آب حیات ما ز شراب شبانه است

عیش مدام، زندگی جاودانه است

عاشق کجا به فکر سرانجام خانه است؟

پروانه را همین بال و پر آشیانه است

بر گوهرست دیده غواص از صدف

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۴

 

ما را ز عشق درد و غم بیکرانه است

دریای بیکنار سراسر میانه است

غفلت نگشت مانع تعجیل عمر را

در خواب نیز قافله ما روانه است

غافل مشو ز پاس نفس تا حیات هست

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۵

 

تا در ترددست نفس، جان روانه است

بر باد پای عمر، نفس تازیانه است

عاشق کجا به فکر سرانجام خانه است؟

مرغ ملول را ته بال آشیانه است

گشتیم پیر از غم دنیا و آخرت

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۶۹

 

نی انجمن فروز شراب شبانه است

گلگون باده را نفسش تازیانه است

صائب تبریزی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۰

 

امشب دگر نگاه کجت جاودانه است

کج مج زبانی سر زلفت بهانه است

رخشت که زیر پا فلکش برقرار نیست

سرگرم کرده نگهت، تازیانه است

سرسبز باد قامت نخل بلند تو

[...]

فیاض لاهیجی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱

 

یکسر شرار عشقم و آهم زبانه است

آیینه‌دار دردم و حیرت بهانه است

خرمن کنید دانه گوهر ز اشک من

در هر طرف که سیل سرشکم روانه است

ای ناخدا تو لنگر کشتی ز صبر کن

[...]

طغرل احراری
 
 
sunny dark_mode