×
سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۹۳
ای کاشکی ز مادر گیتی نزادمی
یا پس چو زاده بودم جان را بدادمی
چون زادم و ندادم جان آن گزیدمی
کاندر دهان خلق به نیکی فتادمی
نیکو چو نیست یافتمی باری از جهان
[...]
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۸
گر جان و دل به دست غم تو ندادمی
پای نشاط بر سر گردون نهادمی
گر بیم زلف پر خم تو نیستی مرا
این کارهای بستهٔ خود برگشادمی
ور بر سرم نبشته نبودی قضای تو
[...]