گنجور

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵

 

ای خاطر مشتاقان مشتاق به پیغامت

گر نیست دعا باری شادیم بدشنامت

چون کنج قفس بشکست اندر نظرش گلشن

مرغی که نشیمن کرد اندر شکن دامت

از تلخی کام من آیا چه خبر داری

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۱

 

ای سلطنت امکان کم پایه زخدامت

تقدیر و قضا هر روز سر در خط احکامت

از چیست سلیمانرا شد ملک جهان در حکم

بر خاتم انگشتش گر نقش نشد نامت

تو مظهر یزدانی تو آیت سبحانی

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 
 
sunny dark_mode