×
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۰
من هیچ نمیگویم من هیچ نمیدانم
در عشق تو مدهوشم در وصف تو حیرانم
نشناسدم از گلبن بلبل که خیال تو
گل ریخته تا دامن از چاک گریبانم
هم سرو منی هم گل هم لاله و هم سنبل
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۲
گر جام میی داری عزم لبِجویی کن
ور مهر بتی داری فکر سر کویی کن
ای غنچه سری داری در راه بتی در باز
وی گل دهنی داری وصف گل رویی کن
دانم که وفایی نیست ای چرخ ترا باری
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۶
خواهم که نشینم خوش برطرف گلستانی
چون چین سر زلفی با جمع پریشانی
هر جا که پریشانیست دارد بدلم پیوند
مانند گره کافتد بر زلف پریشانی