گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸

 

ای خط خوش از مشک تر انگیخته مه را

بر دفتر طاعت رقمی رانده گنه را

افگند دل ما همه در چاه زنخدان

وانگاه بپوشید به سبزه سر چه را

هر چند که زلف تو سپاهیست جهانگیر

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۱

 

رنگینی دکّان شود آن چشم سیه را

از خونم اگر غازه دهد، تیغ نگه را

آن غالیه گون خال، ندانم به چه تقصیر

در نیل کشد اختر این بخت سیه را؟

یک تشنه جگر را به زنخدان تو ره نیست

[...]

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode