عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۲۲
بت گونه از آن بت حصاری گیرد
شب گونه از آن زلف بخاری گیرد
آن دل که بسش عزیز میداشتمی
کی دانستم ز من بخواری گیرد
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۷
عارف بچنین روز کناری گیرد
یا دامن کوه و لالهزاری گیرد
از گوشهٔ میخانه پناهی طلبد
تا عالم شوریده قراری گیرد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۳
نه عقل ز کار من شماری گیرد
نه در دل من صبر قراری گیرد
اشکی که بخون جگرش پروردم
هر لحظه ز چشم من کناری گیرد
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۹
مگذار که کار دل قراری گیرد
یا همنفسی و غمگساری گیرد
بی یار چنین فتاده بگذار او را
تا بو که بود چون تو یاری گیرد
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۱
گفتم که دلم همچو تو یاری گیرد
یا دست من خسته نگاری گیرد
بگشای دو زلف بی قرارت صنما
تا این دل شوریده قراری گیرد
ابن حسام خوسفی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵
اغیار چو از میان کناری گیرد
هر دست طرب دامن یاری گیرد
بنشین نفسی کاین دل سودایی من
در سایه سرو تو قراری گیرد
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۶
شد صبح که هرکس پی کاری گیرد
یا آنکه بدوستی قراری گیرد
خوشوقت کسی بود که از خانه برون
آید سر راه انتظاری گیرد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۳ - در هجو استاد رضای نجار
چون سر بتهی زن سریاری گیرد
اسب تو عنان ز هر سواری گیرد
تیغ تو بدست خصم خصم تو شود
آن کیست کزین سه اعتباری گیرد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۳ - در هجو استاد رضای نجار
چون سر بتهی زن سریاری گیرد
اسب تو عنان ز هر سواری گیرد