شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۴
بردار ز پیش پردهٔ خود بینی
زین سان که تویی اگر کنی خود بینی
ابلیس سزای خود ز خود بینی دید
تو نیز مکن و گر کنی خود بینی
شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۵
تا جامع اسرار الهی نشوی
شایستهٔ تخت پادشاهی نشوی
تا غرقهٔ دریا نشوی همچون ما
دانندهٔ حال ما کماهی نشوی
شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۶
بی آینه تمثال نماید هی هی
بی مهر به شب ماه بر آید هی هی
سوزد سبحات وجه او دیدهٔ ما
گر پردهٔ وجه برگشاید هی هی
شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۷
با عقل حدیث عشق گویی هی هی
در کتم عدم وجود جویی هی هی
جامی و شراب و عاشق و معشوقی
یک دم به خود آ که خود تو اویی هی هی
شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۸
در کتم عدم وجود جویی هی هی
با ما سخنی ز ذات گویی هی هی
موجی و حباب نزد ما هر دو یکی است
بر آب نشسته آب جویی هی هی
شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۹
با عقل حدیث عشق گوئی هی هی
در کتم عدم وجود جوئی هی هی
جامی و شراب و عاشق و معشوقی
یکتا به خود آ که خود تو اوئی هی هی
شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۰
در عالم حسن بر همه شاه تویی
خوبان همه چون ستاره و ماه تویی
ای نور دو چشم و ای خلیلاللّه من
سجاده نشین نعمتاللّه تویی
شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۱
از بهر خدا اگر خدا می جویی
می دان که خدا را به هوا می جویی
او را بطلب تا که بیابی او را
غیرش چه کنی غیر چرا می جویی
شاه نعمتالله ولی » متفرقات » تحقیق رباعی شیخ ابو سعید ابوالخیر علیه الرحمة و الغفران
یک بوسه سلیمان به لب آصف زد
در وقت وفات
حورا به نظارهٔ نگارم صف زد
یعنی حسنات
چون بحر محیط بر کف ما کف زد
[...]
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۳
اینجا به صفت صفت به ما بنمودند
نه ذات به ذات این چنین فرمودند
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۳۱
آن نور که بر هر دو جهان تابان است
در ماه شب چهارده روشن آن است
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۴۳
بگسسته کسی ز هر دو عالم بی شک
چون ابروی یار خویش پیوسته خوش است
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۲۴
در هر چه نظر کنم توئی در نظرم
وین طرفه که از تو من تو را می نگرم