ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۰۰
یک ذره زحد خویش بیرون نشود
خودبینان را معرفت افزون نشود
آن فقر که مصطفی بر آن فخر آورد
آنجا نرسی تا جگرت خون نشود
باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵
از رفته قلم هیچ دگرگون نشود
وز خوردن غم به جز جگر خون نشود
هان تا جگر خویش به غم خون نکنی
هر ذره هر آن چه هست افزون نشود
عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۳۳
یک ذره چو آن حکم دگرگون نشود
بیمرگ کسی به راه بیرون نشود
خون گشت دلمْ ز خوف این وادی صعب
سنگی بود آن دل که ازین خون نشود
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۷
بیعشق نشاط و طرب افزون نشود
بیعشق وجود خوب و موزون نشود
صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد
بیجنبش عشق در مکنون نشود
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۸
شب نیست که دور از تو دلم خون نشود
وندر طلبت ز دیده بیرون نشود
تو جان منی رفته جدا از بر من
چون جان برود دل چکند چون نشود
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۷
چون یار برون از دل پر خون نشود
سودا زده او دل ما چون نشود؟
لیلی چو شود همدم مجنون تا کی؟
عاقل نبود کسی که مجنون نشود
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۸
از کاسه و کوزه جوی جیحون نشود
این کار بجز ز فیض گردون نشود
موسی شو و کف ز جیب خود آر برون
از کیسه کس فقیر قارون نشود
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۵
تا از سر مرد عقل بیرون نشود
در وادی غم پیرو مجنون نشود
دردی که نداری نتوان بر خود بست
تا خون نخوری اشک تو گلگون نشود
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۸
در ماتم تو چرا جگر خون نشود؟
زین واقعه چون دیده، جگرگون نشود؟
آید چو ز دشت کربلا یاد، حزین
عاقل به کدام حیله مجنون نشود؟