×
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الحادی عشر: فی الطامات و فی الاقاویل المختلفة » الفصل الاول - فی الطامات » شمارهٔ ۸
در میکده جز به می وضو نتوان کرد
و آن نام که زشت شد نکو نتوان کرد
افسوس که این پردهٔ مستوری ما
از بس که دریده شد رفو نتوان کرد
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲۳
با هجر چنان حریف خو نتوان کرد
وز زشتی ایام نکو نتوان کرد
این شادی آنکه بی رخش غمگینم
وین یاد کسی که یاد او نتوان کرد
سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹
چون بخت به تدبیر نکو نتوان کرد
بیفایده سعی و گفت و گو نتوان کرد
گفتم بروم صبر کنم یک چندی
هم صبر برو که صبر ازو نتوان کرد