گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۷

 

یا دم بی غم مرا تو بی غم گردان

مقصود من خسته میسّر گردان

بنمای مرا روی، مکن، این خوش نیست

تو با من و من بی تو چنین سرگردان

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۵۸

 

یا روی دلم به سوی دیگر گردان

یا مقصد خود مرا میسّر گردان

گه عاشق و گه عشق و گهی معشوقه

معذورم دار اگر شوم سرگردان

اوحدالدین کرمانی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۸

 

تا چند کنی به عالمم سرگردان

یارب که که گفت که ز ما سرگردان

گر زلف توأم چو گو به چوگان بزند

چون گوی کنم در قدمت سر، گردان

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode