گنجور

خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۸۲

 

یارب ز شراب عشق سرمستم کن

وز عشق خودت نیست کن و هستم کن

از هر چه به جز عشق تهی دستم کن

یکباره به بند عشق پا بستم کن

خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۱۳۷

 

یارب ز شراب عشق سر مستم کن

در عشق خودت نیست کن وهستم کن

از هرچه ز عشق خود تهی دستم کن

یکباره به بند عشق پا بستم کن

خواجه عبدالله انصاری
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۸ - النوبة الثالثة

 

من نیستم ای نگار، تو هستم کن

یک جرعه شراب وصل بر دستم کن‌

با من بنشین بخلوت و مستم کن

گر سیر شوی بنکته‌ای پستم کن‌

میبدی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۵۷

 

یا رب زشراب عشق سرمستم کن

یکباره به بند عشق پابستم کن

در هر چه نه عشق است تهی دستم کن

در عشق خودت نیست کن و هستم کن

اوحدالدین کرمانی
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۳۰۰

 

یارب که بکوی خویش پابستم کن

وز باده جام نیستی هستم کن

دلگیرم ازین نهاد افسرده خویش

یک جرعه می عشق ده و مستم کن

میرداماد
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۶ - منظور شیرازی

 

یارب به کمند عشق پابستم کن

از دامن غیر خود تهی دستم کن

یک باره ز اندیشهٔ عقلم برهان

وز بادهٔ صاف عشق سرمستم کن

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode