ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۸
گفتی که منم ماهِ نشابور سرا
ای ماهِ نشابور نشابور ترا
آنِ تو ترا و آنِ ما نیز ترا
با ما بنگویی که خصومت ز چرا
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۵
ای شاخ امید وصل عاشق ببرآ
ای ماه ز برج بیوفائی بدرآ
ای صبح وصال دوست یکروز برآ
ای تیره شب فراق یکره بسرآ
محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل اول - حکایات کرامات شیخ » حکایت شمارهٔ ۸
گفتی کی منم ماه نشابور سرا
ای ماه نشابور نشابور ترا
آن تو ترا و آن مانیز ترا
با ما بنگویی کی خصومت ز چرا
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۶- سورة الانعام » ۱۵ - النوبة الثالثة
ای شاخ امید وصل عاشق ببرآ
ای ماه زبرج بیوفایی بدرآ
ای صبح وصال دوست یک روز برآ
ای تیره شب فراق یک ره بسرآ
حکیم نزاری » رباعیات » شمارهٔ ۱۱
ای ذات تو مطلقا همه چون و چرا
از هستی خویش یک نظر بخش مرا
آنجا که تویی کس دگر چون باشد
من خود به در آیم از دگرها تو در آ
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱
تا چشم بود به جام جمشید ترا
کی آب دهد چشمه خورشید را
تا بر سر سدره پا به همت ننهی
کی دست رسد به شاخ امید ترا
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف هفتم که برات است و کم براست » بخش ۱۱ - برگ یازدهم دو برات است
ای شمع دو عارضت چراغ دو سرا
یک بار چو شمع از در این خشته درآ
خطت به دو عارض چو سواد دو برات
بهتر ز سواد هر دو چشمست مرا
بهتر ز سواد هر دو چشمست مرا
سیدای نسفی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷ - اسبیات
ای میر عالمی ز عطای تو بهره مند
لطفت چرا کند به من خسته ماجرا
اسپی که از برای من انعام کرده یی
آن هم به کهکشان فلک می کند چرا
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۹۷ - ظهیر اصفهانی قُدِّسَ سِرُّه
ای ذات شریفت بری از چون و چرا
رخشنده ز نور قدمت هر دو سرا
تا چند چو چشم ای گرامی شب و روز
عالم به تو بینیم و نبینیم ترا
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۹۷ - ظهیر اصفهانی قُدِّسَ سِرُّه
ای ذات شریفت بری از چون و چرا
رخشنده ز نور قدمت هر دو سرا
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۶ - انوری ابیوردی
عادت کن از جهان سه خصلت را
ای خواجه وقت مستی و هشیاری