گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۹

 

جایی که کسی پی نبرد، بی جایی است

رویی که نریزد آب، ناپیدایی است

چیزی که بماند بکسی، بیچیزی است

یاری که نرنجد ز کسی، تنهایی است

واعظ قزوینی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۸ - علی قزوینی رحمة اللّه علیه

 

با نالهٔ ما سموم را سودایی است

در آتش ما جحیم را مأوایی است

بر سینهٔ ماست هرکجا کوه غمی است

در دیدهٔ ماست هرکجا دریایی است

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode