گنجور

عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۱۲

 

دردا که دلم واقف آن راز نشد

جان نیز دمی محرمِ دمساز نشد

چه غصّه بود ورای آن در دو جهان

کاین چشم فراز گشت و آن باز نشد

عطار
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶

 

طی املم به جهد و پرواز نشد

کارم به طواف و سعی دلساز نشد

هرچند که بر کعبه تنیدم زنار

این رشته کفرم از میان باز نشد

نظیری نیشابوری
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳

 

گر کار جهان بمیل ما ساز نشد

ور باب مرادمان برخ باز نشد

تسلیم شویم و ترک تدبیر کنیم

تدبیر ندارد آنچه ز آغاز نشد

صفی علیشاه
 
 
sunny dark_mode