سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۰
نقد دلم از غمت عیاری دارد
جان بی تو بر اندوه تو کاری دارد
هرگز نکنی به نیک و بد یاد مرا
بیچاره کسی که چون تو یاری دارد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۲
آن کس که از آب و گل نگاری دارد
روزی به وصال او قراری دارد
ای نادره آنکه زاب و گل بیرون شد
کو چون تو غریب شهریاری دارد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲۰
جان چو سمندرم نگاری دارد
در آتش او چه خوش قراری دارد
زان بادهٔ لبهاش بگردان ساقی
کز وی سر من عجب خماری دارد
اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷
هر کس که ز کبر و عجب باری دارد
از عالم معرفت کناری دارد
و آن کو به قبول خلق خرسند شود
مشنو تو که: با خدای کاری دارد
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » در مرثیهٔ فرزند دلبند سلطان بخت طاب ثراها » شمارهٔ ۱۳
نقاش که او نقش و نگاری دارد
آن نسخه ای از لاله عذاری دارد
مقصود دل جهان جهان کرد وداع
وز خلق جهان گوشه کناری دارد
شاه نعمتالله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴
دل میل به صحبت نگاری دارد
با ساقی و مستی سر و کاری دارد
چون بلبل مست در چمن می گردد
گویا که هوای گلعذاری دارد
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۳
هر صحبت مستیی خماری دارد
هر باغ خزانی و بهاری دارد
گنجیست چمن ز گل پر از زر لیکن
در هر بن خار خفته ماری دارد
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹
کوی تو که آواره هزاری دارد
هرکس به خود آنجا سر و کاری دارد
تنها نه منم تشنهٔ دیدار، آنجا
جاییست که خضر هم گذاری دارد
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۲
با جوهر ذات، هرکه یاری دارد
مردانه زبان به حرف جاری دارد
آن را که قویست دل، زبانش تیزست
شمشیر به قبض استواری دارد
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۸
آن کس که مقام مستشاری دارد
در مالیه اختصاص کاری دارد
راپورت ورا اگر بدقت خوانی
بیش از همه چیز امیدواری دارد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵
امروز که هرکه حال زاری دارد
بر پای دلش ز غصه خاری دارد
روز کمک است هر قدر بتوانی
دریاب که هر گلی بهاری دارد