×
عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴
حسنت به ازل نظر چو در کارم کرد
بنمود جمال و عاشق زارم کرد
من خفته بدم به ناز در کتم عدم
حسن تو به دست خویش بیدارم کرد
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۰
آن جان عزیز بین که چون خوارم کرد
وز جان عزیز خویش بیزارم کرد
چون دید که من بی زری معروفم
با روی چو زر مالک دینارم کرد
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۶
حسن تو به یک جلوه گرفتارم کرد
وز نرگس مست، عشوه درکارم کرد
بی قدر متاع من خریدار نداشت
عشق تو به این قیمت و مقدارم کرد
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » رباعیات » شمارهٔ ۱۰
دیشب صنمی وعده بازارم کرد
در بند دو زلف خود گرفتارم کرد
سیگار بدست شاد و خندان بگذشت
دلسوخته چون کاغذ سیگارم کرد