گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۴ - در آرزوی مرگ

 

کی باشد کین قفس بپردازم

در باغ الاهی آشیان سازم

با روی نهفتگان دل یک دم

در پردهٔ غیب عشقها بازم

کش در چمن رسول بخرامم

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۵

 

بخ بخ اگر این علم برافرازم

در تفرقه سوی جمع پردازم

باشد بینم رخان معشوقم

وز صحبت خود دری کند بازم

از راهبران عشق ره پسرم

[...]

سنایی
 
 
sunny dark_mode