×
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۷
گاهی به غم و گهی به شادی
دکان خوشی درش گشادی
هر رخت که بود در خزینه
بر درگه خویشتن نهادی
از خود بخری به خود فروشی
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴۰
از جرعهٔ جام لایزالی
مستیم و خراب و لاابالی
افتاده خراب در خرابات
فارغ ز وساوس خیالی
بگذار حدیث دی و فردا
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵۶
ای عشق بیا که خوش بلائی
ای درد مرو مرا دوائی
زاهد تو برو به کار خود باش
ساقی تو بیا که جان مائی
ای عقل تو زاهدی و ما رند
[...]