گنجور

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۵

 

در کشتنم ار بود رضایش

کردم سر خویشتن فدایش

گر خون من شکسته ریزد

حاشا که بنالم از جفایش

نادیده رخش چو مردم چشم

[...]

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۴ - ترجیع بند چهارم

 

ای رند شرابخانه عشق

وی خورده می مغانه عشق

رسوای زمانه گشت امروز

بر یاد می شبانه عشق

از هستی خویش بی نشان شو

[...]

حسین خوارزمی
 
 
sunny dark_mode