گنجور

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹

 

حقّا که به حسن تو ملک نیست

گفتم به یقین و هیچ شک نیست

شوری ز لب تو در جهان است

کامروز لبی بدان نمک نیست

در خون و رگ من است مهرت

[...]

ابن حسام خوسفی
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷

 

رخسار تو بی نقاب دیدن

یک شب نتوان به خواب دیدن

رویی که حجاب آفتاب است

کی شاید بی حجاب دیدن

در دیده ی ما خیال رویت

[...]

ابن حسام خوسفی