قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۰ - در ستایش نواب فریدون میرزا طاب ثراه گوید
ای فال سعید و بخت مقبل
وی زهرهٔ بزم و ماه محفل
تو قلبی و دلبران قوالب
تو روحی وگلرخان هیاکل
برگرد مه شمایل تو
[...]

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷
ای شیخ چه دل نهی به دستار
گر مرد دلی دلی به دست آر
بالای بتان بلای جانست
یارب دلم از بلا نگهدار
تن لاغر و بار عشق فربه
[...]

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰
هرکس به هوای جان گرفتار
ما بی تو ز جان خویش بیزار
جا بی تو کنم به خلد هیهات
دل بیتو نهم به عیش زنهار
جان بیتو به پیکرم بود تنگ
[...]

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۸۳
هر وقت که خر برآورد بانگ
وز نعرهٔ او بدردت گوش
فارغ بنشین که گردد آخر
مسکین خرک از نهیق خاموش

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۱۱
ای دزد ز کوی اهل توحید
چیزی نبری به زرق و دستان
ترسم که به جای پا نهی سر
در خانقه خداپرستان

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۳۹
چون کاسه و کیسه گشت هر دو
ار باده و زرّ و سیم خالی
جز زهد و ورع چه چاره دارد
دردی کش رند لاابالی

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۴۵
ای آنکه گشاد کار خواهی
در حضرت دوست بستگی جوی
چون دوست دل شکسته خواهد
در هر دو جهان شکستگی جوی

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۴۷
ای خواجه به نزد شحنه امروز
از عهدهٔ جرم برنیایی
در روز جزا به نزد داور
تمهید خطا چسان نمایی
