×
جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » قطعات » شمارهٔ ۷
دنیا جیفه است و اهل دنیا
اکثر چو سگان جیفه خواره
جیفه به میان و جیفه خواران
رو کرده در او ز هر کناره
یکدیگر را به زخم دندان
[...]
جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » قطعات » شمارهٔ ۱۳
شاها ز عموم نیکخواهان
کایزد ز خواص خلق دادت
گر زانکه یکی برفت یا دو
صد بهتر ازان عوض دهادت
هر رشته جان شان که بگسیخت
[...]
جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » قطعات » شمارهٔ ۲۳
آواز تو هست تیز و باریک
خالی نبود ز درد و سوزی
فریاد مقلدان ازو نیست
جز بانگ خر از جوالدوزی
جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » قطعات » شمارهٔ ۳۱
پیری دیدم خمیده قامت
دنبال جنازه جوانی
با او به زبان حال می گفت
گریان گریان به هر زبانی
رفتی تو چو تیر و من بماندم
[...]