گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۶۷

 

از حلقه های آن زلف دل صاحب نظر شد

این مرغ چشم بسته از دام دیده ور شد

حسنی که کامل افتاد ایجاد می کند عشق

هر قطره اشک این شمع پروانه دگر شد

حاشا که از کدورت نقصان کند دل پاک

[...]

صائب تبریزی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۵

 

دوش ازغم ما را دانی چگونه سر شد

هر دو دم از درون خاست صد شعله ام به سر شد

چون شمع ز آتش دل اشکم همی به رخ ریخت

بگداختم سراپای تا شام من سحر شد

با کس حدیث عشقت ما گفتگو نکردیم

[...]

صفایی جندقی
 
 
sunny dark_mode