×
شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲ - زلف و شانه
بر جان، شرار عشقت، خوش میکشد زبانه
باور نداشت بختم، این دولت از زمانه
دیشب دل پریشم، تا صبح، شکوه میکرد
گاهی ز دست زلف، گاهی ز دست شانه
خواهم که چون سکندر، گرد جهان بگردم
[...]
۵ بیت