گنجور

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۷ - و له ایضا

 

مطرب بزن نوایی، ساقی بده شرابی

از تشنگی بمُردم بر آتشم زن آبی

تا من خیال رویت دیدم به خواب مستی

از حسرت خیالت راضی شدم به خوابی

گر سر ز پای اسبت از دست غم بتابم

[...]

حیدر شیرازی
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۷۵ - و له

 

آن بت که چشم مستش دل‌ها همی‌رباید

خواهم لبش ببوسم، خوش باشد ار برآید

یاقوت شکرینش در خوشاب پوشد

گیسوی عنبرینش بر گل عبیر ساید

نقش و نگار رویش در کارگاه خوبی

[...]

حیدر شیرازی
 
 
sunny dark_mode