گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۹ - انقلاب اصفهان

 

دیدی تو اصفهانرا آنشهر خلد پیکر

آن سدره مقدس آن عدن روح پرور

آن بارگاه ملت وان تختگاه دولت

آن روی هفت عالم وانچشم هفت کشور

هر کوچه جویباری محکم بمهر عصمت

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۴ - دل برده

 

بر نرگس تو رفتم بهزار لابه گفتم

دل برده بازپس ده که دل دگر ندارم

سوی زلف کرد اشارت که بجوی رخت هندو

مگر او ببرده باشد من ازین خبر ندارم

جمال‌الدین عبدالرزاق