گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱

 

آمد بهار و دل بمی و جام تازه شد

مهرم بساقیان گلندام تازه شد

هر شاخ گل ز کج کلهی می دهد نشان

خوبان رفته را به جهان نام تازه شد

آه از فریب دهر کزین عشوه بس نکرد

[...]

بابافغانی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵

 

بازم به طوف کعبه احرام تازه شد

ذوقم به بوسه های لب جام تازه شد

گشتیم باز می کش و ارباب شید را

آئین طعن وشیوهٔ دشنام تازه شد

ذوقم نمانده بود ز خونابه های تلخ

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۰۵

 

شوق می از بهار گل اندام تازه شد

پیوند بوسه ها به لب جام تازه شد

از چهره گشاده سیمین بران باغ

آغوش سازی طمع خام تازه شد

زان بوسه های تر که به شبنم زگل رسید

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode