گنجور

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۹۶

 

فضل خدای را که تواند شمار کرد

یا کیست آن که شکر یکی از هزار کرد

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۹۶

 

هر کس که دیگ قلیه برنجی به بار کرد

فضل خدای را به جهان آشکار کرد

دیگ هریسه آن که به شب کرد سر به دم

دم خور تو ای عزیز که فکر نهار کرد

غافل مشو ز پختن بغرا که گفته اند

[...]

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۰۶

 

آن کس که خورد کاسه اوماج سیر داغ

از وی عجب مدار تو آشفتگی دماغ

صحن مزعفری که به دست آورد کسی

دارد دلش ز لذت و عیش جهان فراغ

چون زلبیا نگاه کن اندر تمام دهر

[...]

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۰۹

 

از بوی قلیه باز مشامم معطرست

این نکهت این زمان زعبیر که کمترست

گیپا چو حاضرست به پیشت به روی خوان

از نافه های مشک مگو کان مکررست

من بعد روی ما و قدمهای کله پز

[...]

صوفی محمد هروی
 
 
۱
۲
۳