گنجور

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » سرگذشت تأثرآور شاعر

 

بازش ببین کزو، در و دیوارش می‌شنید

دایم ز شام تا سحر، این ناله کی خدای!

میرزاده عشقی
 

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۳۱ - پوشکین

 

آزاده‌خوی بودی و آزاد زیستی

جان باختی که برفکنی رسم بندگی

رهی معیری
 

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۳۱ - پوشکین

 

مردی، ولیک نام شریف تو زنده ماند

مردن به راه خلق بود شرط زندگی

رهی معیری
 
 
۱
۴
۵
۶
sunny dark_mode