گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۸

 

کلکی که صورت من و آن دلربا کشید

افکند طرح دوری و از هم جدا کشید

ما را خیال خط تو از گریه باز داشت

آن سبزه تا دمید نم از چشم ما کشید

غیر از کشیدن ستمت نیست کار ما

[...]

فضولی
 
 
sunny dark_mode