×
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۹ - مطایبه در عذر مستی
گفتی اجل شهاب موئید که آن فلان
رفت و نگفت رفتم و این ناصواب رفت
از بادهٔ نعیم تو شد چون به خانه مست
رفتم چگونه گوید آن کو خراب رفت
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۹
از خطِّ دلْ سیه، ز رخش آب و تاب رفت
مظلوم ظالمی که به پای حساب رفت
مشت زری که غنچه ز بلبل دریغ داشت
در یک نفس تمام به خرج گلاب رفت
آورد نبض دولت بیدار را به دست
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۵
خوی از جبین مریز که قدر گلاب رفت
گرمی مکن که رنگ رخ آفتاب رفت
صد بار سر ز خواب برآورد بخت و باز
پنداشت روز من شب و دیگر به خواب رفت
بر شعلة فسردة من گرد غم نشست
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - ترکیببند در رثای حضرت سیدالشهدا (ع)
زین درد پایِ عشرت دنیا به خواب رفت
این گرد تا به آینة آفتاب رفت