گنجور

جلال عضد » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱

 

بفراشت صبحدم علم از خاور آفتاب

لشکر براند گرم به هر کشور آفتاب

رم خورد ادهم شب از آفاق چون ببست

بر نقره خنگ گردون زین زر آفتاب

از شام لشکری که سیاهی همی نمود

[...]

جلال عضد
 
 
sunny dark_mode