گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸ - لعبت بدیع

 

ای سرو رسته از طرف جویبار بر

بر سرو و ماه سلسله مشکبار بر

ای لعبت بدیع و نگار بدیع چین

بر صورت تو فتنه بچین در نگار بر

جائی که گل رخت بود ایماه کی خرد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰ - عشق و بهار

 

عشق و بهار و فرقت یار و تن نزار

آورده اند بر دل من کار و صعب کار

تیمار دوست با من و از من بریده اوست

هجران یار با من و از من گسسته یار

فصل بهار با من نازک چو برگ گل

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶ - لاله رخ

 

تا بسته ام بدان دو رخ لاله فام دل

مانند لاله سوخته دارم مدام دل

گشت از طپانچه لاله رخ من رخام رنگ

در عشق روی لاله رخان رخام دل

دانه است و دام خال و خم زلف آن صنم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷ - روی تو

 

ای رنگ خواسته ز لبان تو فام لعل

وی خواسته ز رنگ رخان تو فام لعل

خرم رخان تو که ازو ساخت لعل فام

زیبا لبان تو که ازو خواست فام لعل

روی ترا شناسم و لعل لب ترا

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸ - در دل ترا هواست که با من جدل کنی

 

از روی تو چو چشمه خورشید در حمل

وز زلف تو زنند شب تیره را مثل

بگشای زلف تافتن اندر فتد بروز

بنمای روی تا بشب اندر فتد خلل

کز روی و زلف تو بزمانی هزار بار

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
sunny dark_mode