×
نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۷
با چکمه حنین تواضع نموده گفت
(دوریم گر به تن ز حضورت مقصریم)
دستار نیز گفت که از طاقیه جدا
( هرگه که میشویم پراکندهخاطریم)
۲ بیت
نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۹
ای شاهد سمنبر والا شب زفاف
(از در در آمدی و من از خود به در شدم)
در انجمن ز شادی دستار و کفش نو
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
پشمینه را فکنده و پوشیدهام کتان
[...]
۳ بیت
نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲۱
ترجیح شعر اطعمه بر البسه نهند
مشتی حریص کسنه کاسه کجا برم
(از خرقه هیچ زحمت و علت کسی ندید)
(اکثر فسادها همه از لقمه بنگرم)
۲ بیت
نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲۲
درهم کشم چوچین قباروی از ملال
کر خاصک آورد که کند پوشش تنم
ور صوف قبرسی دهدم قاقمش بزیر
(اول کسی که لاف محبت زند منم)
۲ بیت