گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - در مرثیهٔ خاقان اعظم منوچهر پسر فریدون شروان شاه

 

این جان ز دام گلخن تن درگذشتنی است

وین دل به بام گلشن جان برگذشتنی است

ای پیر عاشقان که در این چنبری گرو

چون طفل غازیانت ز چنبر گذشتنی است

صبح خرد دمید در این خواب‌گاه غول

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - در مرثیهٔ امیر عضد الدین فریبرز و خواهر او، دو فرزند شروان شاه

 

ای روز رفتگان جگر شب فرو درید

آن آفتاب از آن جگر شب برآورید

شب چیست خاک خاک نگر آفتاب خوار

خاکی که آفتاب خورد خون او خورید

ای رفته آفتاب شما در کسوف خاک

[...]

خاقانی
 
 
sunny dark_mode