گنجور

شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷ - سودای دوست

 

رفت دلم همچو گوی، در خم چوگان دوست

وه که ز من برگرفت، رفت به قربان دوست

نی متصوّر مراست خوبتر از صورتش

ماه برآرد اگر سر ز گریبان دوست

بر سر سودای دوست گر برود سر ز دست

[...]

شاطر عباس صبوحی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۸۱ - تاریخ

 

شیخ اسمعیل تاج الواعظین آنکسکه بود

بلبل آسا نغمه زن یکعمر در بستان دوست

عشق بی پایان اوبا دوست محکم بود و شد

شامل او در دو عالم لطف بی‌پایان دوست

نازم آن ثابت قدم عاشق که تیغ مرگ هم

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode