گنجور

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱

 

تا دل من ریش و لعل و نمکین است

ریش به از مرهم است گر نمک این است

خرمن مشگست زلف او مزنش هان

شانه که غارتگر صبا بکمین است

سر بزن ای ترک ساده هندوی خط را

[...]

نیر تبریزی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰

 

کعبۀ کوی تو رشک خلد برین است

قبلۀ روی تو آفت دل و دین است

سلسلۀ گیسوی تو حلقۀ دلها است

پیچ و خم موی تو دام آهوی چین است

چشمۀ نور است یا بود و ید بیضا

[...]

غروی اصفهانی
 
 
۱
۲