گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

دخترکان بیست بیست خفته به هر سو

پهلو بنهاده بیست بیست به پهلو

گیسو در بسته بیست بیست به گیسو

گیسوشان سبز و گیسو از سر زانو

منوچهری
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۶۹

 

آنچه ببغداد کرد تیغ هلاکو

کرد بملک دل آن بلارک ابرو

ترک تو چنگیز را کشید بیاسا

کافر حربی برد بچشم تو یرغو

جادوی بابل بسحر چشم تو مفتون

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰۷ - در ستایش شاهزاده مبرور فریدون میرزای فرمانفرما فرماید

 

دوش چو بنهفت نوعروس ختن رو

شاهد زنگی‌ گره‌ گشاد ز ابرو

ترک من آمد ز ره چو شعلهٔ آتش

گرم و دم آهنج و تند و توسن و بدخو

چون سر زلف دو صد شکنج به عارض

[...]

قاآنی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهم‌السلام

 

اصلحک الله ای نگار پری روی

ای صنم مشکمو بساخت مشگو

شو به سیاحت به سیر باغ و لب جو

تا من و تو در مدیح ضامن آهو

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode