گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹۹

 

به آیین تمام از خُم شراب صاف می‌آید

عجب فوج پریزادی ز کوه قاف می‌آید!

اگر از پرده شب ظلمت غفلت هوا گیرد

ز خط هم آن ستمگر بر سر انصاف می‌آید

مخور بر دل مرا تا برخوری از فکر رنگینم

[...]

صائب تبریزی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰

 

بشارت کز لب ساقی دگر می صاف می‌آید

صفای سینه داده بر سر انصاف می‌آید

رسید این مژده از بالا بشارت ده حریفان را

که عنقای می صافی ز کوه قاف می‌آید

همه عالم ز یک می مست لیکن اختلافی هست

[...]

فیض کاشانی
 
 
sunny dark_mode