گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۶

 

ستم کردم به خود کاین نفس بدخو را خورش دادم

ز بی عقلی، تمام عمر دشمن پرورش دادم

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۹

 

چو نی باید درین باغ فنا دایم کمربستن

کمر تا می گشایی، بایدت بار سفر بستن

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۰

 

به شاخ گل تواند بلبل ما آشیان بستن

اگر چون دسته گل، دست گلچین را توان بستن

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۶۸

 

برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد جوانان را

تلاش گوشه گیری کن، چو از پیری کمان باشی

در ایام بهار ای عندلیب از بخت می نالی

چه خواهی کرد اگر بی گل در ایام خزان باشی؟

کند در زیر خاکت عاقبت چرخ ستم پیشه

[...]

طغرای مشهدی
 
 
۱
۳
۴
۵
sunny dark_mode