×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶۱
اگر نه عاشق اویم چه میپویم به کوی او
وگر نه تشنه اویم چه میجویم به جوی او
بر این مجنون چه میبندم مگر بر خویش میخندم
که او زنجیر نپذیرد مگر زنجیر موی او
ببر عقلم ببر هوشم که چون پنبهست در گوشم
[...]
بابافغانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۶
نماید تیرهگون آیینهٔ بیروی نکوی او
مگر عکس جمالش آورد رنگی بروی او
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم
من ندیدم در میان کوی او
در درو دیوار الا روی او
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
هدایت رَبِّ أرِنِی چندموسیوش به طور دل
بجو چشمی که بینی هر طرف روی نکوی او