گنجور

الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴

 

شب تنهایی ای دل هر که چون غم همدمی دارد

چه غم او را که اندر خانهٔ دل محرمی دارد

به جز این زخم مردافکن که من اندر جگر دارم

هر آن زخمی که بینی در زمانه مرهمی دارد

خوش آن روزی که چون دیوانگان از سنگ اطفالم

[...]

الهامی کرمانشاهی
 
 
sunny dark_mode