گنجور

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - در مدح حضرت صاحب الامر (ع)

 

دمید از شاخ زرین گل، چکیدش سیمگون شبنم؛

عیان شد طلعت عیسی، فشاند از شرم خوی مریم

نفس زد صبح و، ز انفاسش، ادیم خاک شد جنبان؛

چنان کز نفخ روح آویخت جان در قالب آدم!

شرار افشان، ز دود نار نمرودی خلیل است این؟!

[...]

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - در مدح مسیح عهد و بطلمیوس عصر اقلیدس دوران میرزا محمد نصیر طبیب فرموده

 

فرود آمد چو شاه اختران، زین نیلگون توسن

افق را نعل سیمین هلال افتاد بر دامن

شب آمد شد سلیمان فلک در خلوت مغرب

فروزان حلقه ی انگشتری ز انگشت اهریمن

گریزان شد ز ضحاک فلک، جمشید خور اینک؛

[...]

آذر بیگدلی
 
 
sunny dark_mode