گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

عقیق میم‌شکلش سنگ در مشت

که تا بر حرفِ او کس نَنْهد انگشت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

سپید و نرم چون قاقم بر و پشت

کشیده چون دُم قاقم ده انگشت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰۹ - گفتن چهل قصه از کلیله و دمنه با چهل نکته

 

مزن بی‌پیش‌بینی بر کس انگشت

چنان کان نر کبوتر ماده را کشت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را

 

به بالین شه آمد تیغ در مشت

جگرگاهش درید و شمع را کشت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۸ - معراج پیغمبر

 

چو جبریل از رکابش باز پس گشت

عنان بر زد ز میکائیل بگذشت

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب

 

بسا منکر که آمد تیغ در مشت

مرا زد تیغ و شمع خویش را کشت

نظامی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode